جمعه 2 خرداد 1404
خانهآموزشیمدیریت استراتژیک نیروی انسانی: فراتر از وظایف سنتی، همسو با اهداف کلان...

مدیریت استراتژیک نیروی انسانی: فراتر از وظایف سنتی، همسو با اهداف کلان / مهندس کیوان فاضلی

به گزارش پایگاه خبری عصر اهواز، در دنیای پرتلاطم و رقابتی امروز، سازمان‌ها برای بقا و پیشرفت نیازمند بهره‌گیری هوشمندانه از تمامی منابع خود هستند. در این میان، نیروی انسانی دیگر صرفاً به عنوان یک هزینه یا عامل اجرایی تلقی نمی‌شود، بلکه به عنوان ارزشمندترین دارایی و سرمایه استراتژیک شناخته می‌شود که می‌تواند منشأ مزیت رقابتی پایدار باشد. این تغییر نگرش، پارادایم جدیدی را در مدیریت منابع انسانی به وجود آورده است که از آن با عنوان “مدیریت استراتژیک نیروی انسانی” (Strategic Human Resource Management – SHRM) یاد می‌شود. مدیریت استراتژیک نیروی انسانی، فراتر از رویکردهای سنتی و واکنشی مدیریت کارکنان عمل می‌کند؛ این رویکرد، یک فرایند مستمر، آینده‌نگر و یکپارچه است که هدف آن همسوسازی کامل سیاست‌ها، برنامه‌ها و اقدامات مرتبط با نیروی انسانی با استراتژی‌ها و اهداف کلان سازمان است. در واقع، SHRM به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که چگونه می‌توان از طریق مدیریت بهینه افراد، به تحقق اهداف استراتژیک سازمان کمک کرد و مزیت رقابتی خلق نمود.

جوهر اصلی مدیریت استراتژیک نیروی انسانی در مفهوم “همسویی” (Alignment) نهفته است. این همسویی در دو سطح عمودی و افقی معنا می‌یابد. همسویی عمودی به ارتباط مستقیم و تنگاتنگ میان استراتژی‌های منابع انسانی و استراتژی کلی کسب‌وکار اشاره دارد. برای مثال، سازمانی که استراتژی تمایز از طریق نوآوری را دنبال می‌کند، باید سیاست‌های منابع انسانی خود را به گونه‌ای تنظیم کند که خلاقیت، ریسک‌پذیری هوشمندانه و یادگیری مستمر را تشویق و پاداش دهد؛ از فرایند جذب و استخدام افرادی با پتانسیل نوآوری گرفته تا سیستم‌های ارزیابی عملکرد و جبران خدماتی که نوآوری را ارج می‌نهند. همسویی افقی نیز بر لزوم هماهنگی و یکپارچگی میان تمامی فعالیت‌ها و کارکردهای مختلف منابع انسانی تأکید دارد. به عبارت دیگر، سیاست‌های جذب، آموزش، توسعه، مدیریت عملکرد، جبران خدمات و روابط کارکنان باید در راستای یک هدف مشترک و به صورت مکمل عمل کنند تا اثربخشی کلی سیستم منابع انسانی به حداکثر برسد.

یکی از پایه‌های تئوریک مهم در SHRM، “نگرش مبتنی بر منابع” (Resource-Based View – RBV) است که بیان می‌دارد مزیت رقابتی پایدار از منابعی نشأت می‌گیرد که ارزشمند، کمیاب، غیرقابل تقلید و غیرقابل جایگزینی باشند. سرمایه انسانی، به ویژه دانش تخصصی، مهارت‌های منحصر به فرد، فرهنگ سازمانی قوی و روابط مؤثر بین کارکنان، می‌تواند چنین منبعی باشد. مدیریت استراتژیک نیروی انسانی با تمرکز بر جذب، توسعه، حفظ و انگیزش کارکنانی که این ویژگی‌ها را دارند یا پتانسیل کسب آن را دارا هستند، تلاش می‌کند تا این منبع ارزشمند را به یک مزیت رقابتی پایدار تبدیل کند. این دیدگاه، کارکنان را نه به عنوان هزینه‌هایی که باید کنترل شوند، بلکه به عنوان سرمایه‌هایی می‌بیند که نیازمند سرمایه‌گذاری و پرورش هستند.

کارکردهای سنتی منابع انسانی در چارچوب SHRM، ابعاد و اهداف استراتژیک پیدا می‌کنند. برنامه‌ریزی نیروی انسانی صرفاً پیش‌بینی تعداد کارکنان مورد نیاز نیست، بلکه شناسایی شکاف‌های مهارتی و شایستگی‌های کلیدی مورد نیاز برای تحقق استراتژی‌های آتی سازمان است. فرایند جذب و استخدام بر یافتن افرادی متمرکز می‌شود که نه تنها مهارت‌های لازم را دارند، بلکه با فرهنگ و ارزش‌های استراتژیک سازمان نیز همخوانی دارند. آموزش و توسعه دیگر تنها به پر کردن نیازهای فعلی محدود نمی‌شود، بلکه به توانمندسازی کارکنان برای ایفای نقش‌های آتی و سازگاری با تغییرات محیطی و استراتژیک می‌پردازد. مدیریت عملکرد از ارزیابی صرف وظایف گذشته فراتر رفته و بر همسوسازی اهداف فردی و تیمی با اهداف استراتژیک سازمان، ارائه بازخورد مستمر و شناسایی مسیرهای توسعه تمرکز می‌کند. سیستم‌های جبران خدمات و پاداش نیز به گونه‌ای طراحی می‌شوند که رفتارها و نتایج همسو با استراتژی‌ها (مانند کار تیمی، نوآوری، کیفیت‌گرایی یا مشتری‌مداری) را تقویت و تشویق کنند. مدیریت استعداد و جانشین‌پروری نیز نقشی حیاتی در تضمین تداوم رهبری و حفظ شایستگی‌های کلیدی برای آینده سازمان ایفا می‌کند.

پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز مدیریت استراتژیک نیروی انسانی مستلزم تغییرات بنیادین در نگرش و عملکرد واحد منابع انسانی و همچنین تعهد و حمایت کامل مدیریت ارشد سازمان است. واحد منابع انسانی باید از یک نقش صرفاً اداری و خدماتی به یک شریک استراتژیک تبدیل شود که در تدوین و اجرای استراتژی‌های کلان سازمان مشارکت فعال دارد. متخصصان منابع انسانی نیازمند کسب دانش عمیق از کسب‌وکار، تفکر استراتژیک و مهارت‌های تحلیلی قوی برای سنجش اثربخشی اقدامات خود بر نتایج سازمانی هستند. چالش‌هایی مانند مقاومت در برابر تغییر، کمبود مهارت‌های استراتژیک در واحد HR، و دشواری در اندازه‌گیری دقیق بازگشت سرمایه حاصل از ابتکارات منابع انسانی، از موانع رایج در این مسیر هستند که غلبه بر آن‌ها نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، ارتباطات مؤثر و رهبری قوی است.

در نهایت، مدیریت استراتژیک نیروی انسانی یک رویکرد پویا و تکاملی است که سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا از طریق سرمایه‌گذاری هوشمندانه بر ارزشمندترین دارایی خود، یعنی انسان‌ها، به عملکرد برتر، نوآوری مستمر و موفقیت پایدار در محیط رقابتی دست یابند. این رویکرد، پلی است میان پتانسیل انسانی و اهداف استراتژیک، که با همسوسازی این دو، نیروی محرکه‌ای قدرتمند برای رشد و تعالی سازمان ایجاد می‌کند. در عصر دانش‌بنیان، سازمانی که بتواند به بهترین شکل استعدادها را جذب، پرورش و همسو با استراتژی‌های خود به کار گیرد، بی‌تردید پیشتاز میدان رقابت خواهد بود.

به قلم: مهندس کیوان فاضلی 

مقالات مرتبط

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

محبوب ترین

نظرات اخیر